همین حالا
داستانک
پیرزن ازصدای خروپف هرشب مردشکایت داشت
پیرمردهرگزنمی پذیرفت
شبی پیرزن آن صداراضبط کردتاصبح حرفش راثابت کند
امّا…
صبح پیرمرد دیگرهرگزازخواب بیدارنشد
و
آن صدای ضبط شده…
لالایی هرشب پیرزن شد
بیا گلم
قدرلحظات هرچندسخت کنارهم
بودن رابدانیم
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات